جدول جو
جدول جو

معنی شناسا کردن - جستجوی لغت در جدول جو

شناسا کردن
(خَ /خِ کَ دَ)
تعریف کردن. (فرهنگ فارسی معین). تعریف. (یادداشت مؤلف) ، شناساندن. (فرهنگ فارسی معین) : تعریف، شناسا کردن. (منتهی الارب) : استاد رودکی گفته است و زمانه را نیک شناخته است و مردمان را بدو شناسا کرده است. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 55).
شناسا کن به حکمتهای خویشم
برافکن برقع غفلت ز پیشم.
نظامی.
اوست که ترا به خود شناسا کرده است. (سعدی)
لغت نامه دهخدا
شناسا کردن
شناساندن، تعریف کردن
تصویری از شناسا کردن
تصویر شناسا کردن
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(خَ / خِ شُ دَ)
آشنا کردن. معرفی کردن
لغت نامه دهخدا
تصویری از شناعت کردن
تصویر شناعت کردن
طعنه زدن سرزنش کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از منادا کردن
تصویر منادا کردن
آواز دادن بانگ کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شناسایی کردن
تصویر شناسایی کردن
Identify
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از مناسب کردن
تصویر مناسب کردن
Appropriate
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از مناسب کردن
تصویر مناسب کردن
approprié
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از شناسایی کردن
تصویر شناسایی کردن
identifier
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از مناسب کردن
تصویر مناسب کردن
apropiado
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از شناسایی کردن
تصویر شناسایی کردن
mengidentifikasi
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از مناسب کردن
تصویر مناسب کردن
উপযুক্ত
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از مناسب کردن
تصویر مناسب کردن
उचित करना
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از شناسایی کردن
تصویر شناسایی کردن
पहचान करना
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از شناسایی کردن
تصویر شناسایی کردن
identificeren
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از مناسب کردن
تصویر مناسب کردن
appropriato
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از شناسایی کردن
تصویر شناسایی کردن
식별하다
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از مناسب کردن
تصویر مناسب کردن
적합하다
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از شناسایی کردن
تصویر شناسایی کردن
identificar
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از شناسایی کردن
تصویر شناسایی کردن
identificar
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از شناسایی کردن
تصویر شناسایی کردن
identificare
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از مناسب کردن
تصویر مناسب کردن
angemessen
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از مناسب کردن
تصویر مناسب کردن
geschikt
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از شناسایی کردن
تصویر شناسایی کردن
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از مناسب کردن
تصویر مناسب کردن
відповідний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از شناسایی کردن
تصویر شناسایی کردن
identyfikować
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از مناسب کردن
تصویر مناسب کردن
подходящий
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از شناسایی کردن
تصویر شناسایی کردن
ідентифікувати
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از مناسب کردن
تصویر مناسب کردن
odpowiedni
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از شناسایی کردن
تصویر شناسایی کردن
identifizieren
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از شناسایی کردن
تصویر شناسایی کردن
идентифицировать
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از مناسب کردن
تصویر مناسب کردن
apropriado
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از شناسایی کردن
تصویر شناسایی کردن
לזהות
دیکشنری فارسی به عبری